زندگينامه و سخنان توماس كارلايل
زندگينامه و سخنان توماس كارلايل
مورخ و انديشمند اسکاتلندی (1795- 1881)
"توماس کارلایل" در سوم دسامبر 1795 به دنیا آمد و مهمترین اثر او "تاریخ انقلاب کبیر فرانسه" است. آثار وی تأثیر
بسزایی بر تفکر سیاسی، ادبی و مذهبی نیمه ي سده ي نوزدهم میلادی بریتانیا داشت و خود او بسیار تحت تأثیر
گوته بود؛ آثاري از جمله "انقلاب فرانسه" و "قهرمانان و ستایش قهرمان و قهرمانان در تاریخ" که نشانگر باور وی در
مورد نقش قهرمانان و ناجیان در پیشرفت تاریخ است و همچنين، "نامه ها و سخنرانیهای کرامول و فردریک کبیر" از
شاهکارهای او به شمار مي رود.
كارلايل در حرفه ي تاريخنگاري انقلاب كرد و تاليف هايش را بدون "فوت نت" منتشر ساخت و روشي را پايه نهاد كه
اينك به "تاريخنگاري ژورناليستيك" معروف شده است.
به باور وي، مردمي كه به يك مورخ اعتماد دارند بايد حرفهاي او را بپذيرند و لذا نيازي به ذكر غير ضروري سرچشمه ها
و گويندگان سخن نيست، زيرا كه مورخ، پيش از اين، درستي مطالب به دست آمده را آزمايش كرده است. اگر مورخ
به موردي ترديد دارد بايد آن را ذكر كند و به گردن ديگران انداختن و تكرار "امور مورد ترديد و شايعه" درست نيست. ذكر
سرچشمه ها - كه درستي خود آنها هم روشن نيست - باعث پيچيدگي نوشته و به درازا كشيدن گفتار مي شود.
كارلايل تاييد كرده است كه "فرد ديگري" بايد "تاريخ روز" (خبر) را بنويسد كه پژوهشگران پس از او، اين "فرد ديگر" را
"روزنامه نگار" نام نهادند. به اين ترتيب وي راهي را گشود كه به پذيرش اين اصل انجاميد كه روزنامه نگار، "تاريخ
امروز" را مي نويسد و عناصرش را به دست مي دهد و تاريخ نگار پس از كسب نتيجه، با شكيبايي بيشتر و برگزيدن
يك روش تحقيق و سبك مطمئن، آن را دنبال خواهد كرد و با جمع آوري اسناد لازم، كل "رويداد" را شرح مي دهد و
بايد "علت يا علل" و "نتيجه يا نتايج" را روشن سازد. بنابراين، اين دو حرفه (روزنامه نگاري و تاريخنگاري) داراي يك
قلمرو مشترك هستند. كارلايل، مورخ را به مثابه ي يك کارآگاه (پليس) مي داند كه براي "قاضي تاريخ" مدرك جمع
آوري مي كند و "قاضي زمان" جز نوشته و يا كتاب تاريخ كسي ديگر، نمي تواند باشد و "دادرسي"، همان شرح
رويداد است [ از اين نظر ] كه چرا شروع شد، چگونه انجام گرفت و به كجا ختم شد.
ادامه مطلب